وحدت و همبستگی؛ اصلی اساسی در راهبردِ مقاومت در قرآن کریم

پدیدآورفاروق نعمتی

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

منبع مقاله

کلمات کلیدی11267

چکیدهدر دکترین مقاومت در قرآن کریم، همواره عامل اتّحاد و همبستگی، به عنوان یکی از عوامل اساسی و تأثیرگذار در رویارویی با جبهه کُفر و دشمنان مطرح بوده است. سیاست شومِ و نامبارکِ «فرّق تسُد» (تفرقه¬بینداز و حکومت کُن)، که از ابزارهای قدیمی و نامبارک دشمنان اسلام برای ایجاد شکاف در صفوف امّت واحده اسلامی در راستای سیطره یافتن بر امکانات مادّی و معنوی آنان است، می¬طلبد که همواره راه¬کارهای مقابله با آن را از طریق رهنمودهای وحدت آفرین قرآن کریم درک نمود و آن را به صورت عملی در جامعة اسلامی پیدا کرد؛ چرا که بدون تردید اتّحاد و همدلی، مایه قدرت و یازدارندگی، و اختلاف و تفرقه موجب ضعف و آسیب¬پذیری است. تأکید بر وحدت در قرآن کریم، به قدری مهم است که حتی باید با اهل کتاب نیز بر حولِ محور آن برخورد کرد و با پُر رنگ کردن مشترکاتِ اسلام با آنها، از ایجاد تنش و خصومت پرهیز نمود. تفرقه و چنددستگی که بر اساس رهنمودهای کلام وحی، یک سیاست فرعونی و طاغوتی است و شکست و درماندگی مسلمانان را در پی دارد، باید با تمسّک به حبل الله که همان صراط مستقیم الهی است، خنثی و بی¬اثر گردد. این مقاله به شیوه تحلیلی و با استناد به آیات قرآن کریم، در صدد ارائه راه¬کارهایی در جهت ایجاد وحدت و همدلی است و به آسیب¬شناسی خطرات تفرقه و چنددستگی می¬پردازد. تحقّق چنین اتّحادی، بدون شکّ مقدّمات پیروزی و موفقیتی مسلمانان در برابر دشمنان را سبب خواهد شد.

share 7480 بازدید

انسان از آن جهت که به قول ابن خلدون، موجودی «مدنی­الطبع» است؛ به ناچار باید هم­زیستی مسالمت­آمیزی با هم­نوعان خود داشته باشد. این هم­گرایی و همکاری متقابل، نیازمند این است که نوعی همبستگی و وحدت در درون جامعه شکل بگیرد. مقوله وحدت و تأکید بر اهمیت آن، هرچند موضوعی مشترک در میان همه ادیان است؛ اما در دین مبین اسلام و به ویژه در قرآن کریم، نگاهِ ویژه­ای بدان مبذول شده است و آیات قرآنی، مسئله وحدت را یک فریضه واجب در میان مؤمنان می­داند. این اتّحاد و همدلی اسلامی، از مسائلی است که در طول تاریخ و به ویژه در عصر حاضر، توجّه مسلمانان را به خود جلب کرده است و دلسوزان دینی همواره تلاش نموده­اند تا مسلمانان را به داشتنِ چنین همبستگی و وحدتی فرا خوانند.

    امام خمینی(ره) وحدت را «عامل قدرت» و تفرقه را موجب «سستی پایه دیانت»، تلقی کرده و هشدار می‌دهد: «تفرقه موجود در بین کشورهای مسلمان یا از خیانت سران ممالک اسلامی و یا از جهل و بی‌اطلاعی آنان است ... سنی و شیعه مطرح نیست، در اسلام کرد و فارس مطرح نیست، در اسلام همه برادر و با هم هستیم. یک دسته از مسلمانان؛ سنی، یک دسته حنفی و دسته‌ای اخباری هستند ... در یک جامعه‌ای که همه می‌خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید مطرح شود. ما همه برادر و باهم هستیم ... . اینها دلیل اختلاف نیست، ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادی داشته باشیم. برادران شیعه و سنی باید از هر اختلافی احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما، تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب سنی اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فرق. آنها می‌خواهند نه این باشد و نه آن، راه را این­طور می‌دانند که بین این دو اختلاف بیندازند. ما باید توجه به این معنی بکنیم که همه ما مسلمان هستیم و همه ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم و باید برای قرآن و توحید زحمت بکشیم و خدمت کنیم» (خمینی، 1368، ج12، ص259). در جای دیگر ایشان معتقدند که«رمز پیروزی مسلمانان در صدر اسلام، وحدت کلمه و وحدت ایمان بود» (همان، ج6، ص49).

موضوع وحدت و همبستگی آنچنان مهم و ضروری است که اگر موضوع امتحان الهی و ابتلاء انسان­ها در حیات دنیوی نمی­بود، بدون شکّ «خداوند با اراده تکوینی خود، همه مردم را یک­پارچه و یک امّت قرار می­داد» (طبرسی، 1372: ج1، ص334)؛ چنان که قرآن کریم می­فرماید:

«وَلَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَلكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ» (مائده: 48)؛ و اگر خدا مى‏خواست همه شما را يك امت مى‏ساخت. ولى خواست در آنچه به شما ارزانى داشته است بيازمايدتان.

همچنین قرآن کریم، فلسفه تشریع دین و بعثت پیامبران را نیز پیشگیری از هرگونه تفرقه و پراکندگی دانسته است:

«كَانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ» (بقرة: 213)؛ مردم يك امّت بودند، پس خدا پيامبران بشارت‏دهنده و ترساننده را بفرستاد، و بر آنها كتاب بر حقّ نازل كرد تا آن كتاب در آنچه مردم اختلاف دارند، ميانشان حكم كند.

وصف تأکیدی (واحدة) در (كَانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً)، نشانگر آن است که مردم در فطرت اولیه خویش، سمت و سوی واحدی را دنبال می­کردند و هیچ­گونه اختلاف و مشاجره فتنه­انگیزی در بین آنان نبوده؛ مگر آنکه در پرتو فطرت توحیدی و نصایح انبیاء پیشین حل می­شد (جوادی آملی، 1388: 64).

بسیاری از کارهای عبادی در اسلام از جمله حج، نماز جمعه و جماعت و ...، همگی سمبل­هایی از وحدت میانِ مسلمانان است. از جمله اینکه مراسم حج، یکی از پرشورترین و باشکوه­ترین عباداتی است که در عین به نمایش گذاشتن عظمت توحید، مسئله وحدت در میان همه اقوام اسلامی در آن، به شکل زیبایی نمودار می­شود. همچنین فریضه مهم «امر به معروف و نهی از منکر» که به منزله یک پوشش اجتماعی برای محافظت از جامعه است، یکی از ثمرات اساسی آن، حفظ وحدت اجتماعی است؛ چرا که حفظِ وحدت اجتماعی، بدون نظارت عمومی ممکن نیست (نک به: فضل­الله، 1419: ج6، ص200-214؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1366: ج3،ص35). علاوه بر این برنامه­های عبادی جمعی، قرآن کریم در آیات مختلفی، رهنمودهای مهمی در رابطه با حفظ وحدت در جامعه دارد. این مقاله در صدد استخراج مهم­ترین شاخصه­های وحدت و همدلی در قرآن کریم و بیانِ خطرات و آسیب­های تفرقه و اختلاف در دیدگاهِ کلام وحی است.

a.                 2- پرسش­های پژوهش

در این مقاله و با استناد به آیه­های کتاب آسمانیِ قرآن کریم، به دو پرسش زیر پاسخ خواهیم داد:

1- قرآن کریم در مسیر ایجادِ وحدت و اتّحاد میان انسان­ها و به ویژه مؤمنان، چه شاخصه­هایی را برمی­شمرد؟

2- آسیب­های دودستگی و تفرقه در میان مسلمانان  از نگاهِ قرآن کریم چیست؟

b.                 3- اهمیّت پژوهش

تلاش دشمنان اسلام در دو دهه اخیر برای ایجاد شکاف و تفرقه میانِ مسلمانان در جهتِ سلطه همه جانبه بر آنها، می­­طلبد که بار دیگر با نگاهی همه جانبه به قرآن کریم و بهره­گیری از رهنمودهای آسمانی آن، با مؤلّفه­های ایجاد اتّحاد اسلامی و همدلی و همبستگی آشنا شد و خطرات تفرقه از نگاهِ قرآن کریم را مورد توجّه قرار داد. رهیافت­های این پژوهش و مانند آن می­تواند طرح­های نوینی فرا روی جوامع اسلامی در زمینه وحدت و اتّحاد اسلامی، در تأسّی به رهنمودهای آخرین کتاب آسمانی بگشاید.

c.                  4- پیشینه پژوهش

پژوهش­ها و کتاب­های بسیاری در رابطه با موضوع وحدت و اتحاد اسلامی نگاشته شده است که نام بردن از همه آنها، سخن را به درازا می­کشاند. اما وجه تمایز این مقاله با همه مطالعات و تحقیقات انجام شده در این موضوع، این است که مقاله حاضر، به صورت فراگیر و همه جانبه، موضوع وحدت در قرآن کریم را مورد بررسی قرار داده است و تلاش نموده تا به ذکر نکات نو و جدیدی بپردازد که چه بسا از نگاهِ پژوهش­گرانِ حوزه وحدت اسلامی، پنهان مانده باشد.

d.                 5- واژه­شناسی کلمه «وحدت»

وحدت در لغت عبارت است از: یکی شدن، یک دست شدن، حول محوری چرخیدن، برادری، اتحاد، مرکب شدن و اتفاق (ایرانی، 1388، ص71).این کلمه در مقابلِ دو واژه مذمومِ اختلاف (ناسازگاری) و تفرقه (پراکنده نمودن) قرار دارد (دهخدا، 1339: ج4، ص385). در اصطلاحِ تعریف اتّحاد امت اسلامی، «تبدیل یکی به دیگری شدن و یا یکی شدن، غیر قابل تحقّق است؛ بلکه به معنی «تعامل بر اساسِ اشتراکات مذهبی است» (تهانوی، 1996: ج1، ص91). همچنین شهید مطهری در این رابطه می­گوید: «بدیهی است که منظور علمای دلسوز و مدافع وحدت اسلامی از وحدت، حصر مذاهب در یک مذهب و اخذ مشترکات مذاهب و طرد متفرقات آنها نیست؛ بلکه منظور، دست برداشتن از اختلافات جزئیِ بی­اساس و متشکّل شدن در صف واحد در برابر دشمنان اسلام است» (مطهری، 1389، ج5، ص90).

e.                 6- مؤلّفه­ها و عناصر وحدت در قرآن کریم

گفتمان­های متنوّع و متفاوتی در رابطه با شاخصه­ها و مؤلّفه­های وحدت و همسبگی وجود دارد و عناصرِ شکل دهنده آن می­تواند بر پایه­های مختلفی در یک جامعه شکل گیرد. این عناصر وحدت­سازِ ملی گاه می­تواند «ذهنیت و سرگذشت مشترک تاریخی، میراث مشترکِ فرهنگی، هدف و دردِ مشترک و دین مشترک» (تاجیک، 1379: ص56) باشد و گاه نیز می­تواند در دایره «فرهنگ، پرچم، محدوده جغرافیایی و زبان» (زیباکلام، 1379: ص23) قرار گیرد. در یک جمع­بندی می­توان عوامل و مؤلّفه­های شکل دهنده وحدت و همبستگیِ را در مورا زیر خلاصه نمود:

الف) سرزمین و جغرافیا: وجود سرزمین و جغرافیای مشترک، یکی از عوامل شکل­گیری وحدت در میان مردمانی است که در آن سرزمین و محدوده جغرافیایی خاص زندگی می­کنند. در این میان، حراست و نگهبانی از سرزمین مشترک، همواره به عنوان یک عامل اساسی در همبستگی مردمانِ درون یک سرزمین، نقش ایفا کرده است (قاسمی و ابراهیم­آبادی، 1390: ص111).

ب) دولت و نظام سیاسی: نظام سیاسی و دستگاه حکومت، نقش عمده­ای در ایجاد و حفظ همبستگی ملی در سطوح مختلف دارد. همبستگی ملی، خود محصول ساختار قدرت سیاسی است (همان: ص111).

ج) دین و مذهب: دین و مذهب به مثابه یکی از ریشه­ای­ترین عناصر فرهنگی در اکثر جوامع، به عنوان یکی از عوامل اساسیِ وحدت و همبستگی ملی بوده است. وجودِ دین مشترک در درونِ یک قلمرو سرزمین مشترک، همواره به عنوانِ یکی از مبانیِ شکل­گیری وحدت و همبستگی ملی در جوامع مطرح بوده و نقش اساسی را در پیدایشِ وفاق و انسجام اجتماعی ایفا کرده است (همان: ص111).

د) زبان مشترک: همه کسانی که در مورد فرهنگ و همبستگی و انسجام اجتماعی اندیشیده­اند، زبان را جزو یکی از عناصر مهم و تشکیل­دهنده وفاق و همبستگی ملی برشمرده­اند. وجودِ زبان رسمی مشترک، همواره به عنوان عامل ارتباطی بین مردمان درونِ یک سرزمین، مورد توجّه بوده است؛ هرچند ممکن است در کنار یک زبان مشترک، زبان­ها و لهجه­های غیر رسمی مختلفی نیز وجود داشته باشد.

ه) فرهنگ: فرهنگ و عناصر مهم آن چون نگرش­ها، هنرها، رفتارها، رسوم و آدابِ مشترک در خصوص مسائل مختلف، به عنوان یکی از گام­های اولیه و زیربنای تفاهم و همبستگی میانِ انسان­ها همواره مدنظر بوده است. آیین­های مشترک نظیر اعیاد و جشن­ها و ...، و همچنین احترام به این آداب و رسوم، نقشِ بسزایی در شکل­گیری وفاق و همبستگی اجتماعی دارد.

خ) تاریخ مشترک: سابقه و تجربه تاریخی مشترک، یکی از عوامل اساسیِ ایجاد همبستگی و وحدت ملی در درون یک جامعه است. افرادی که دارای دردها و رنج­های مشترک و شادی­های مشترک باشند، احساس همبستگی بیشتری نسبت به هم دارند (قاسمی و ابراهیم­آبادی، 1390: ص11).

    در این میان، گفتمانی که قرآن کریم در زمینه ایجاد همبستگی و وحدت ارائه می­دهد، متمرکز بر عناصر و عوامل معنوی است و هیچ­گاه عوامل مادّی همچون سرزمین جغرافیایی و یک دولت و نظام سیاسی مشترک و یا زبان مشترک را شامل نمی­شود. قرآن کریم در بیانِ عناصر شکل­دهنده وحدت، عناصری را مورد تأکید قرار می­دهد که مبتنی بر شناخت و باور باشد. در عرصه هدف و مقصد، داشتن انگیزه الهی و تشکیل یک حکومت واحده اسلامی، اصل اساسی و مهمی است که آیاتِ کلام وحی در راستای اتّحاد بر آن تأکید دارد. همچنین در زمینه جهت و حرکت، سخن از اعتصام به حبل الله و تکیه بر معرفت و آگاهی و نیز شناخت دشمن و اهداف او، و همچنین چرخیدن بر حولِ محور برنامه الهی که توسط پیامبران عضره شده است، راه­کارهای عملی در مسیر ایجاد وحدت در نظرِ قرآن کریم است. از سویی دیگر، پایبندی بر باورهای مشترک و پررنگ نمودن آنها، ایجاد محبّت و مودّت و نیز برادری و اخوّت میان تک تکِ افراد یک جامعه، از دیگر لوازم و اسباب مهمِ قرآنی در شکل­گیری همبستگی در جامعه دارد.

    از همین روی، اگر بخواهیم عناصر و شاخصه­های همدلی و وحدت را به دو دسته مادی و معنوی تقسیم نماییم، در گفتمان قرآن کریم، دسته دوم است که در ایجاد و بقای وحدت، نقشی اساسی و تعیین­کننده دارد و می­تواند تضمین کننده اخوت و همدلی و همبستگی در اجتماع باشد. زیرا دسته اول، هرچند ممکن است که در ایجاد وحدت مؤثّر باشند؛ اما گاه نیز موجب جدایی و تفرقه می­گردد[1].

     i.               6-1- وحدت؛ اصل مورد تأکید همه پیامبران (علیهم السلام)

اصل وحدت و نهی از تفرقه، در همه ادیان قبل از اسلام مورد توجّه و تأکید همه پیامبران الهی بوده است و در برنامه رسالت آنها، دو اصل مهم یعنی برپاداشتن آیین خدا و پرهیز از تفرقه و چنددستگی در دین، همواره مورد سفارش خداوند متعال بوده است.

«شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَالَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَمُوسى‏ وَعِيسى‏ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ» (شوری: 13) براى شما آيينى مقرر كرد، از همان گونه كه به نوح توصيه كرده بود و از آنچه بر تو وحى كرده‏ايم و به ابراهيم و موسى و عيسى توصيه كرده‏ايم كه دين را بر پاى نگه داريد و در آن فرقه فرقه مشويد. تحمل آنچه بدان دعوت مى‏كنيد بر مشركان دشوار است. خدا هر كه را خواهد براى رسالت خود بر مى‏گزيند و هركه را بدو باز گردد به خود راه مى‏نمايد.

    «اطلاق این دو سفارش در این آیه، بیانگر شمول آن در همه مردم و در همه زمان­ها است» (طباطبایی، 1417: ج8، ص40). از همین روی، «وحدت، اصل اساسی همه ادیان توحیدی است؛ چرا که دعوت همه ادیان به سمت یک مبدأ و معاد بوده و طبیعی است که خدای واحد، دین واحد و آیین و مقرّرات واحد، همگی زمینه­سازِ وحدت جامعه­اند» (پورفرد، 1392: ص33).

   ii.               6-2- چنگ زدن به ریسمان محکم الهی (خداباوری)

حرکت در مسیر برنامه الهی، موجبِ وحدت و همدلی خواهد شد؛ چرا که «تنها رشته خدا است که همگان می­توانند به آن چنگ زنند و با نعمت مرحمت خداوندی، برادران یکدیگر گردند و دل­ها را تنها خداوند می­تواند به هم نزدیک نموده و پیوند دهد. این برادری، کینه­های تاریخی را کوچک­تر و کوچک­تر می­کند و ریشه حرص و آزهای شخصی را می­خشکاند و پرچم نژادگرایی و نژادپرستی فرو می­افتد و صف­ها همه یک صف می­شود و آن صف، در سایه پرچم بزرگ خداوندی قرار می­گیرد» (قطب، 1412:ج1، ص660)؛ خداوند متعال در این رابطه چنین می­فرماید:

«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَكُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران: 103)؛ و همگان دست در ريسمان خدا زنيد و پراكنده مشويد و از نعمتى كه خدا بر شما ارزانى داشته است ياد كنيد: آن هنگام كه دشمن يكديگر بوديد و او دلهايتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شديد. و بر لبه پرتگاهى از آتش بوديد، خدا شما را از آن برهانيد. خدا آيات خود را براى شما اينچنين بيان مى‏كند، شايد هدايت يابيد.

    در مورد شأن نزول این آیه، چنين آمده که اين آيه درباره دو طايفة اوس و خزرج نازل شده که صد سال در ميان آنها جنگ و اختلاف و کشمکش بوده و نسل اندر نسل، در اوقات شب و روز ميان آنها جنگ و برادرکشي بود تا اينکه خداوند پيامبر رحمت و مودّت را مبعوث به رسالت کرد و آنان به دين اسلام گرويدند و مسلمان شدند و از برکت اسلام و قرآن آن کينه و دشمني طولاني از ميان آنان رخت بر بست و با هم برادر شدند.«این آیه از وحدت، به عنوان نعمت بزرگی یاد کرده و از مؤمنان خواسته تا با یادآوری از دوران تلخِ تفرقه و آشوب، عبرت گرفته و در حفظ وحدت بکوشند؛ زیرا وحدت میان امّت مؤمن، وحدتی است که به خواسته خداوند شکل گرفته و تحقّق یافته است» (مدرسی، 1419: ج1، ص627).

بدون تردید حبل الله خداوند، همان صراط مستقیم الهی است که در سوره «انعام» به آن اشاره دارد:

«وَأَنَّ هذَا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (أنعام: 153)؛ و اين است راه راست من. از آن پيروى كنيد و به راه‏هاى گوناگون مرويد كه شما را از راه خدا پراكنده مى‏سازد. اينهاست آنچه خدا شما را بدان سفارش مى‏كند، شايد پرهيزگار شويد.

    با توجّه به آیه فوق، جهت­گیری مؤمنانه به مسیر ربوبیّت و الوهیّت الهی، مهم­ترین عاملِ ایجاد وحدت در میان مؤمنان است؛ چرا که «مهم­ترین چالش استعمار در قرون اخیر در تسلّط کامل بر ملّت­های مسلمان، وجود حسّ مشترک و عمیق خداپرستی در میان آنان بوده است. این حسّ هرگاه در پرتو شناخت و درکِ عمیق در بین مسلمانان استحکام یافته است، راهبردهای شیطانی استعمارگران در جهت ایجاد نفاق، تجزیه، قومیت­گرایی افراطی و مانند آن، بی­اثر مانده است» (شاهرخی، 1390: ص23).

    در آیه­ای دیگر نیز صراط مستقیم، همان اعتصام به هدایت و برنامه الهی تعبیر شده است:

«وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» (آل عمران: 101)؛ «چگونه كافر مى‏شويد! در حالى كه آيات خدا بر شما خوانده مى‌شود و رسول او در ميان شماست؟ و هر كه به خدا تمسك جويد به راه راست هدايت شده است.»

 iii.               6-3- سپردن داوری و قضاوت به خداوند متعال

وظیفه مؤمنان و حتی پیامبران در این دنیا، صدور حکم در مورد مخالفان خود نیست؛ بلکه پیامبران تنها با بشارت و انذار، وظیفه خود را به سرانجام می­رسانند. یکی از عوامل مهم در دفعِ تفرقه و چنددستگی در جامعه، ایمان به این نکته است که خداوند متعال در روز قیامت، درباره همه انسان­ها داوری خواهد کرد و حق و باطل در آن روز آشکار و عیان خواهد شد؛ پس چه لزومی دارد که انسان­ها با وجودِ عقائد و باورهای متفاوت، در این دنیا به تفرقه و اختلاف افکنی بپردازند و هم­زیستی اجتماعی آنان به خطر بیفتد؛ خداوند متعال در آیه زیربا نام بردن از همه آئین­ها و باورها حتی مشرکان، همه آنان را به قضاوت الهی حواله می­کند:

«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصارى‏ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ» (حجّ: 17): خدا ميان آنان كه ايمان آورده‏اند و آنان كه كيش يهود يا صابئان يا نصارى يا مجوس برگزيده‏اند و آنان كه مشرك شده‏اند، در روز قيامت حكم مى‏كند. زيرا او بر هر كارى ناظر است.

« الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ * وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ» (حج: 56-57): فرمانروايى در آن روز از آنِ خداست. ميانشان حكم مى‏كند. پس كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، در بهشتهاى پرنعمتند. * و كسانى كه كفر ورزيده‏اند و آيات ما را دروغ شمرده‏اند، برايشان عذابى است خواركنند.

 iv.               6-4- وحدت خاصّ مؤمنان با یکدیگر

قرآن کریم، مؤمنان را از هر نژادی که باشند، برادر هم می­داند و باید در میان این برادران ایمانی به هنگامِ بروز اختلافات، آشتی و اصلاح برقرار گردد؛ چنان که خداوند متعال می­فرماید:

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (حجرات: 10)؛ هر آينه مؤمنان برادرانند. ميان برادرانتان آشتى بيفكنيد و از خدا بترسيد، باشد كه بر شما رحمت آرد.

    بر همین اساس، توجّه به مؤلّفه «مهرورزی»، با از بین یردنِ زمینه­های کینه و ایجاد فضای اخوّت و برادری، از اقدامات و برنامه­های اساس گسترش اتّحاد و همدلی در میان مؤمنان است. یعنی با نهادینه کردن پایه­های محبّت برادرانه در میان تک تکِ مسلمانان، جامعه در مسیر مطلوب خود قرار گرفته و اجتماعی ایمانی و یکپارچه شکل می­گیرد.

   v.               6-5- رویکرد وحدت­آمیز با اهل کتاب (تکیه بر مشترکات)

قرآن کریم به مسلمانان دستور می­دهد که به بهترین شیوه با آنها به مجادله برخیزند و با بیانِ نقاط مشترک با آنها، وحدت اجتماعی را در کنار آنان حفظ نمایند؛ نباید در برخورد با اهل کتاب، تنها بر مسائل اختلافی تکیه نمود!! باید برای وحدت دل­ها و عدم تنازع و درگیری با آنان، به بهترین شیوه، مشترکات را پُررنگ و اساسی جلوه نمود:

«وَلا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلهُنا وَإِلهُكُمْ واحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (عنکبوت: 46)؛ با اهل كتاب، جز به نيكوترين شيوه‏اى مجادله مكنيد. مگر با آنها كه ستم پيشه كردند. و بگوييد: به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر شما نازل شده است ايمان آورده‏ايم. و خداى ما و خداى شما يكى است و ما در برابر او گردن نهاده‏ايم.

 vi.               6-6- حفظ وحدت با وجود نشانه­های آشکار شرک

خداوند متعال در بخشی از داستان قوم بنی­اسرائیل و حضرت موسی و هارون (علیهما السلام)، به پرستش گوساله توسط بنی­اسرائیل و حلیه­گری «سامری» در این زمینه اشاره دارد. نکته­ای که در ضمن این بخش از داستان مهم است، سیاست وحدت­ساز هارون (علیه السلام) است؛ وی با وجود اینکه به صورت آشکارا و بدیهی، شرک و بت­پرستی قوم خود را مشاهده می­کرد، امّا به جای سیاستِ رویارویی و کشمکش با آنان، مجادله با بنی­اسرائیل را به خاطر ترس از تفرقه و از هم گسستگی میان آنها رها کرد و منتظر ماند تا موسی (علیه السلام) به میان آنان باز گردد. 

«وَلَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ يا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي (90) قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى‏ (91) قالَ يا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا (92) أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي (93) قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي (94)» (طه: 91 الی 94)؛ هارون نيز پيش از اين به آنها گفته بود: اى قوم من، شما را به اين گوساله آزموده‏اند. پروردگار شما خداى رحمان است. از پى من بياييد و فرمانبردار من باشيد. (90) گفتند: ما همواره به پرستش او مى‏نشينيم تا موسى به نزد ما باز گردد. (91) گفت: اى هارون، هنگامى كه ديدى گمراه مى‏شوند، (92) چرا از پى من نيامدى؟ آيا تو نيز از فرمان من سرپيچى كرده بودى؟ (93) گفت: اى پسر مادرم، چنگ به ريش و سر من مينداز. من ترسيدم كه بگويى: تو ميان بنى اسرائيل جدايى افكندى، و گفتار مرا رعايت نكردى.

vii.               6-7- حفظ وحدت؛ با وجود گوناگونیِ نژادها و رنگ­ها

حقیقت زندگی بشر بیانگر آن است که انسان­ها دارای گونه­ها و نژادهای متفاوتی هستند؛ ولی آیا این تفاوت در نژادها، موجب تفرقه و اختلاف خواهد شد؟! قرآن کریم در این زمینه می­فرماید:

«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (حجرات: 13)؛اى مردم، ما شما را از نرى و ماده‏اى بيافريديم. و شما را جماعتها و قبيله‏ها كرديم تا يكديگر را بشناسيد. هر آينه گرامى‏ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست. خدا دانا و كاردان است.

    بر اساسِ این آیه شریفه، وجودِ ملیّت­ها و گونه­های متفاوتِ جنسیتی، نژادی و زبانی، برای شناخت متقابل انسان­ها با یکدیگر است و نباید دستمایه­ای برای ایجاد اختلاف و چنددستگی و به تبع آن، تنازع و درگیری گردد؛ چرا که «معیار امّت واحد از نظر اسلام، وجود عقیده توحیدی است. اسلام به جامعه جهانی یا حفظِ ملیت­های مختلف منوط است؛ نه حذف آنها» (صوفی­آبادی، 1383: 109). این تنوّع و تکثّر، از نوع پلورالیستی نبوده؛ بلکه از نوعِ وحدت در عین کثرت می­باشد؛ یعنی جامعه باید در عین دارا بودنِ مشترکاتی که خود عاملِ انسجام در بین افراد جامعه می­شود، بر تنوّع و تکثّر فرهنگی تکیه کند؛ چرا که یکی از دلائلی که اسلام با این وسعت، در سراسر دنیا گسترش یافته، توانایی بر سازگاری و همراهی با دیگر فرهنگ­ها بوده است (مک لولین، 1383: 72).

viii.               6-8- وحدت؛ موجبِ ایجاد وحدت سیاسی در برابر دشمنان

وحدت و یکپارچگی مؤمنان در رویارویی با دشمنان و در یک صفّ واحده، بدون تردید پیروزی مؤمنان و شکستِ دشمنان را در پی خواهد داشت. خداوند متعال در این باره می­فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ» (صفّ: 4)؛ترجمه: «خدا دوست دارد كسانى را كه در راه او در صفّى، همانند ديوارى كه اجزايش را با سُرب به هم پيوند داده باشند، مى‏جنگند.»

    در خصوص وحدت سیاسی صفوف مؤمنین، برخی از مفسرین اشاره به «بنیان مرصوص» کرده­اند (مدرسی، 1419: ج15: ص343). قرآن کریم در این آیه، دشمنان را به سیلاب ویرانگری تشبیه می­کند که تنها با سدّ فولادین می­توان آنها را مهار کرد. تعبیر به «بنیان مرصوص»، جالب­ترین تعبیری است که در این مورد وجود دارد؛ زیرا در یک بنا یا سدّ عظیم، هر کدام از اجزاء نقشی ایفا می­کند، ولی این نقش در صورتی مؤثّر واقع می­شود که هیچ­گونه فاصله و شکافی در میان آنها نباشد و چنان متّحد گردند که گویی یک واحد بیش نیستند (مکارم شیرازی و دیگران، 1366: ج24: 66).

f.       7- خطرات تفرقه و چنددستگی از نگاهِ قرآن کریم

اکنون به خطرات و آسیب­هایی که فرا روی تفرقه و اختلاف است و برخی آیات قرآنی بر آن تأکید دارند اشاره می­شود:

     i.               7-1- تفرقه: سیاست فرعونی و شیطانی

مستبدّان در طول تاریخ، از اختلاف و تفرقه برای به استضعاف کشاندن انسان­ها استفاده کرده­اند. قرآن کریم آنگاه که از ظلم و ستم فرعون یاد می­کند، عوامل آن را استبداد و استکبار او و تلاش وی در ایجاد تفرقه میانِ مردم ارزیابی می­کند

«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيِينِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ» (قصص: 4)؛ فرعون در آن سرزمين برترى جست و مردمش را فرقه‏فرقه ساخت. فرقه‏اى را زبون مى‏داشت و پسرانشان را مى‏كشت و زنانشان را زنده مى‏گذاشت كه او از تبهكاران بود.

از همین رو هرجا که وحدت و همبستگی میانِ یک ملّت باشد، بهره­کشی و استثمار کمتر خواهد بود؛ چرا که در آیه فوق، «فرعون از راه القای اختلاف و تفرقه­افکنی، مردم را دسته دسته کرد تا کلمه آنها متّفق نشود و یک­دل و یک جهت نباشند و نتوانند بر او شورش کرده و علیه او قیام کنند و امور را بر او دگرگون سازند؛ آن چنان که عادت همه ملوک است که چون می­خواهند قدرت خود را گسترش داده و سلطنت خود را تقویت کنند، این نقشه را به کار می­گیرند» (طباطبایی، 1417: ج16، ص9). حضرت علی (ع) نیز در نهج­البلاغه (خطبه121)، تفرقه را از نیرنگ­های شیطانی برمی­شمرد.

   ii.               7-2- تفرقه: سیاست منافقین

تفرقه­افکنی و تلاش برای ایجاد شکاف میان مؤمنان، سیاست شومِ منافقان است؛ این بدطینتان در صدر اسلام، مکان­های خاصی حتّی به نام مسجد، برای نقشه­ریزی جهت تفرقه بین صفوف مؤمنین سازمان­دهی کرده بودند؛ چنان که خدای متعال می­فرماید:

«وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَكُفْراً وَتَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصاداً لِمَنْ حارَبَاللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ» (توبة: 107)؛ خدا شهادت مى‏دهد: آنهايى كه مسجدى مى‏سازند تا به مؤمنان زيان رسانند و ميانشان كفر و تفرقه اندازند و تا براى كسانى كه مى‏خواهند با خدا و پيامبرش جنگ كنند كمينگاهى باشد، آن گاه سوگند مى‏خورند كه ما را قصدى جز نيكوكارى نبوده است؛ و خداوند گواهی می­دهد که دروغ مى‏گويند.

 iii.               7-3- تفرقه: موجب شکست و ضعف

تنازع و تفرقه، به مرور موجب فرسایش نیروی­های مادی و معنوی مسلمانان خواهد شد و با از میان رفتنِ عظمت و شکوه آنان، دشمنان به تدریج بر آنان مسلّط خواهند شد:

«وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» (انفال: 46)؛ از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد و با يكديگر به نزاع برمخيزيد كه ناتوان شويد و مهابت و قوت شما برود. صبر پيشه گيريد كه خدا همراه صابران است.

    حضرت علی (ع) نیز بر عزّت و اقتدار را زاییده اتحاد و وحدت دانسته و می­فرماید: «امّت­های پیشین مادامی که با هم اتّحاد و وحدت داشتند، در حال پیشرفت و شکوفایی بودند و به عزّت و اقتدار دست یافتند؛ و خلافت و وراثت در زمین را به دست آوردند و رهبر و زمامدار جهان شدند» (نهج­البلاغه، خطبه5).

 

 iv.               7-4- تفرقه؛ موجبِ دچار شدن به عذاب الهی

خداوند متعال در آیه زیر، یکی از عوامل دچار شدن انسان به عذاب بزرگ روز جزا را تفرقه و اختلاف، پس از روشن شدن حقایق و مسائل می­داند؛ گروهی از اهل کتاب از یهود و مسیحیان که دلائل روشنی از سوی پیامبران برای آنها ارائه گردید، اما باز اختلاف کردند و دچار چنددستگی شدند؛ پس شایسته عذاب الهی شدند؛ چنان که خدای متعال می­فرماید:

«وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَأُولئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (آل عمران: 105)؛ همانند آن كسان مباشيد كه پس از آنكه آيات روشن خدا بر آنها آشكار شد، پراكنده گشتند و با يكديگر اختلاف ورزيدند، البته براى اينان عذابى بزرگ خواهد بود.

   v.               7-5- تفرقه؛ گونه­ای از عذاب الهی

تفرقه و اختلاف، خود یک گونه­ای از عذاب الهی است؛ عذابی که خداوند متعال در آیه زیر آن را همسان و در ردیف جنگ و نابودی قرار داده است:

«قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ» (انعام: 65)؛ بگو: او قادر بر آن هست كه از فراز سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد، يا شما را گروه گروه درهم افكند و خشم و كين گروهى را به گروه ديگر بچشاند. بنگر كه آيات را چگونه گوناگون بيان مى‏كنيم. باشد كه به فهم دريابند.

 vi.               7-6- تفرقه؛ برنامه و عادت مشرکان

از دیدگاهِ قرآن کریم، تفرقه  و دامن زدن به اختلافات، از اخلاق و منش مشرکان است که خداوند متعال، مسلمانان را از چنین امری برحذر می­دارد:

«... وَلا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (31) مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ» (روم: 31-32)  .... و از مشركان مباشيد. (31) از آنان مباشيد كه دين خود را پاره‏پاره كردند و فرقه‏فرقه شدند و هر فرقه‏اى به هر چه داشت دلخوش بود.

 

g.                 نتیجه

قرآن کریم در آیات متعددی، همواره بر اصل همبستگی و وحدت تکیه داشته است و تلاش نموده تا با تعابیر مختلفی، همگرایی و همدلی را در میان مؤمنان تقویت نماید. اصطلاحات و واژگانی همچون «أمة واحدة»، «فألّف بین قلوبکم»، «لا تفرّقوا»، «لا تنازعوا»، «شیعاً»، «اختلفوا» و ... که در آیات مختلف قرآن کریم آمده است، همگی حاوی هشدارها و دستوراتی در مسیر تحقّقِ وحدت و یکپارچگی است. بر همین اساس، وحدت و همدلی اسلامی، به مثابه اصلی قاطع و ضروری در همه زمان­ها محسوب می­شود و از مفاهیمی است که مورد توجّه و تأکیدِ کلام وحی بوده و قوام و دوام جامعه، بدان وابسته است. از برکات و آثارِ انسجام و اتّحاد اسلامی در کلام وحی، می­توان به رسیدن به آرامش و آسایش (آل­عمران: 103؛ أنعام: 65)، برچیده شدنِ زمینه سلطه بیگانگان و استعمارگران (قصص: 4) و افزایش قدرت و هیمنه مؤمنان (أنفال: 46) اشاره نمود. یک جامعه مطلوب و آرمانی از نگاهِ قرآن کریم، جامعه­ای است که تمام اعضای آن علاوه بر محور توحیدی (کلمة التوحید)، پیوند اخوّت یا یکدیگر دارند (توحید الکلمة) و مکلّف هستند آن را استوار نگه دارند تا خدای متعال نیز زمینه­های الفت و وحدت و همدلی دل­ها را پایدار سازد و بدین سان، پایه­های تفاهم اجتماعی جامعه اسلامی محکم گردد. خطراتِ تفرقه نیز در قرآن کریم برشمرده شده است؛ از جمله اینکه چنین امری، سیاست مشرکان و منافقان است و ضمن تضعیف مؤمنان، آسیب­پذیری آنان را در برابر دشمنان افزایش خواهد داد.

 

h.                 منابع

قرآن کریم.

نهج­البلاغه (1414)؛ شرح: صبحی صالح، چ3، قم: دارالهجره.

ایرانی، مصیب، «استراتژی وحدت ملی و انسجام اسلامی با توجه به دیدگاه امام خمینی(ره)»، فصلنامه اندیشه تقریب، سال پنجم، شماره هجدهم، 1388ش.

پورفرد، مسعود (پاییز1392)؛ «وحدت و همبستگی سیاسی از منظر قرآن»، سیاست متعالیه، سال اول، ش2، صص 29-49.

تاجیک، محمد رضا (1379)؛ «میزگرد وفاق اجتماعی2»، فصلنامه مطالعات ملی، ش2و3.

تهانوی، محمدعلی (1996)؛ موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون والعلوم، بیروت: مکتبة لبنان ناشرون.

جوادی آملی، عبدالله (1388)؛ روابط بین­الملل در اسلام، قم: مرکز نشر إسراء.

خمینی، روح­الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1368ش.

دهخدا، علی­اکبر (1339)؛ لغت­نامه، تهران: دانشگاه تهران.

شاهرخی، سیدعلاء­الدین (زمستان1390)؛ «راهبرد پیامبر اعظم در فرهنگ سازی وحدت اسلامی»، اندیشه تقریب، سال هشتم، ش29، صص 17-32.

صوفی­آبادی، محمود (1383)؛ اسلام، جهانی شدن و پیامدهای فرهنگی آن، مجله اندیشه صادق، ش16 تا 19.

طباطبایی، محمدحسین (1417ق)؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم: جامعه مدّرسین حوزه علمیه قم.

طبرسی، فضل بن حسن (1374)؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران: انتشارات ناصر خسرو.

فضل الله، سیدمحمد حسین (1419ق)؛ تفسیرٌ من وحی القرآن، الملاک للطباعة والنشر.

قاسمی، علی اصغر؛ ابراهیم­آبادی، غلامرضا (1390)؛ «نسبت هویت ملی و وحدت ملی در ایران»، فصلنامه راهبرد، ش59.

قطب، سید (1412ق)؛ فی ظلال القرآن، ط17، بیروت- القاهرة: دارالشروق.

مدرسی، سیدمحمد تقی (1419ق)؛ من هدی القرآن، تهران: دار محبّی الحسین.

مکارم شیرازی، ناصر؛ و دیگران (1366)؛ تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیة.

مک لولین، شون (1383)؛ دین، مراسم مذهبی و فرهنگ، ترجمه: افسانه نجاریان، اهواز: نشر رش.



[1]. در این زمینه به عنوان مثال باید به عنصر سرزمین و محدوده جغرافیایی اشاره نمود. تأکید بر این عنصر، گاهی موجب ناسیونالیسم خواهد شد که ممکن است در ایجاد تفرقه و نزاع میان مسلمانان و تجزیه سرزمین­های اسلامی، مؤثر باشد (نک به: خلیجی اسکویی و ارسطو، 1388)؛ از همین رو جمعِ میان ملی­گرایی و فراملی­گرایی (وحدت اسلامی) مشکل خواهد بود.

مقالات مشابه